به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید ارباب ، نخند !
به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری ، نخند !
به جوانی که قالی پنج متری روی کولش انداخته و در کوچه ها جار می زند...
به پشت و رو بودن چادر پیرزنی در خیابان...
نخند که دنیا ارزشش را ندارد ...
آدم هایی که برای زندگی تقلا می کنند...بار می برند...بی خوابی می کشند...کهنه می پوشند...جار می زنند...سرما و گرما را تحمل می كنند...و گاهی خجالت هم می کشند ...خیلی ساده ... نخند دوست من!!!هرگز به آدم ها نخند
خدا به این جسارت تو نمی خندد؛ اخم می کند
